آخ که باز شــروع شد این شبهایِ ناتموم
باز باید بهـ خدا التماس کنم که هرچی زودتر صبح شه
:(
خدا؛خودت داری همه چیزومیبینی ــآ،هوامو داشته باش
خیلی نیاز دارم بهت
+این روزا خیلی دلم هوایِ امام رضــا رو کردهـ
آخ که باز شــروع شد این شبهایِ ناتموم
باز باید بهـ خدا التماس کنم که هرچی زودتر صبح شه
:(
خدا؛خودت داری همه چیزومیبینی ــآ،هوامو داشته باش
خیلی نیاز دارم بهت
+این روزا خیلی دلم هوایِ امام رضــا رو کردهـ
باز من نتونستم جلویِ دهنمو بگیرم و یه چی پروندم و باز ناراحتش کردم:(
مشکل دارم کلـاً
وای،دیگه دارم کلافه میشم از اینکه این همه ناراحتش میکنم
چیکااار کنم؟؟
من دیشب بالاخرهـ نامزدی کردم:)
خیلی خوشحالم
خیلی خوش گذشت
اینقد رقصیدم که نگو
چرا همه بهِممیگن هنوز زود بود واسه ازدواج؟؟؟
چرا همه یه غمی تو چشاشونه؟
چرا من دیگه نمیتونم خودمو خالی کنم؟
چرا همه یه جوری با حرفاشون و رفتاراشون بهم میفخمونن که اشتباهه انتخابم؟؟
خدا دارم دیوونه میشم
خودت کمکم کن
دیگه اشکی نمیونده واسم که بخواد بباره
:(
امروز عصر خانواده ی شوهری اومدن خونه و برای نامزدی قرار مدار گذاشتن:)
احتمالاً دوشنبه شب باشه
دعا کنین به هم نخورهـ
:)